چکاپ 7ماهگی وماه رمضون...
خاطره ۳۱/۴/۹۱ سلام گل مادر... خوبی عشقم؟ ایشالا که خوبه خوب باشی.... امروز رفتیم دکتر مامانی... بابا علی صبح تعطیل بود...ساعت ۳ نوبتمون بود و ساعت ۴:۳۰ رفتیم تو... خانم دکتر اول از همه حالتو پرسید و از لگد زدنات پرسید که من گفتم ماشالا پسرم شیطونه..... بعدش هم ازم خواست که برم و دراز بکشم که شمارو معاینه کنه... همین که خانم دکتر دستشو گذاشت رو تو(شکمم) ۱لگد محکم تحویلش دادی...... خانم دکتر کلی خندید و گفت: پسری چه خشنه... بعدش هم خودم از خانم دکتر خواهش کردم اگه واسه نینی ضرر نداره ۱سونو برام بنویسه... چون دلم بدجور برات تنگه مامانی... با اینکه پیش خودمی ولی از پایان۴ماه...